غارنگاره ها : روایت تصویری از زندگی و باورهای انسان های نخستین

از اعماق دوران پیشاتاریخ، غارنگاره ها دیدگاه‌های ارزشمندی از زندگی نیاکان ما در اختیارمان قرار می‌دهند.از ژرفای رازآلود دوران پیشاتاریخ، انسان‌ها زمان زیادی را صرف ثبت حضور خود بر دیواره‌های غارها کردند و آثاری هنری پدید آوردند که در عین سادگی، سرشار از پیچیدگی و رمز و راز است.
فهرست مطالب

از اعماق دوران پیشاتاریخ، غارنگاره ها دیدگاه‌های ارزشمندی از زندگی نیاکان ما در اختیارمان قرار می‌دهند.از ژرفای رازآلود دوران پیشاتاریخ، انسان‌ها زمان زیادی را صرف ثبت حضور خود بر دیواره‌های غارها کردند و آثاری هنری پدید آوردند که در عین سادگی، سرشار از پیچیدگی و رمز و راز است.

مجله اینترنتی باستان شناس : این آثار هنری همچون پنجره‌ای به پیشاتاریخ کهن نوع بشر‌اند و روزنه‌ای به زندگی آنان در جهانی متفاوت و شگفت‌انگیز می‌گشایند.

از مکان‌های گوناگون در سراسر جهان، غارنگاره ها چه چیزی به ما می‌گویند و چگونه به ما کمک می‌کنند تا معنای واقعی انسان بودن را درک کنیم؟

آنچه در این مقاله می خوانید

  • غارنگاره ها در جهان پیشاتاریخ
  • مواد و تکنیک‌ها
  • دلیل و معنا
  • نگارخانه‌ای جهانی
  • دریافت‌های آشکارشده

غارنگاره ها در جهان پیشاتاریخ

هنر غار از لاسکو در فرانسه. منبع: ویکی‌مدیا کامنز

پیش از آن‌ که انقلاب نوسنگی ، کشاورزی و آغاز تمدن را به همراه آورد، تمام انسان‌ها — از جمله خویشاوندان ما، نئاندرتال‌ها و دنیسووا‌ن‌ها — زندگی خود را با شکار و گردآوری خوراک می‌گذراندند. این نوع زندگی دشوار بود و با چالش‌هایی بسیار متفاوت از آنچه امروز با آن روبه‌رو هستیم همراه بود.

بازگشت به آن دوران بسیار دور، تعیین این‌که چه زمانی تخیل بر ما چیره شد و ما را به آفرینش هنر بر دیواره‌های پیرامونمان واداشت، به‌غایت دشوار است. به‌احتمال زیاد، نخستین نمونه‌های این هنر دیگر وجود ندارند و در گذر زمان از میان رفته‌اند. تا به امروز، کهن‌ترین غارنگاره کشف‌شده حدود ۶۵ هزار سال قدمت دارد و جالب آن‌که این اثر نه به انسان خردمند (Homo sapiens)، بلکه به نئاندرتال‌ها نسبت داده می‌شود. این شواهد بحث‌برانگیز نشان می‌دهند که زیرگونه‌ی ما تنها گروهی نبود که از نیروی تخیل برای آفرینش هنری بهره می‌برد. البته نقاشی تنها شکل هنر نیست؛ آثاری مانند خطوط متقاطع و خراش‌های منظم و دیگر نشانه‌های تفکر انتزاعی نیز کشف شده‌اند که ده‌ها هزار سال پیش از پدید آمدن نقاشی‌ها به وجود آمده‌اند.

مطالب پیشنهادی

شواهد مربوط به خلاقیت هنری حتی به زمانی دورتر بازمی‌گردد و ممکن است هنر صدها هزار سال پیش و شاید حتی پیش از ظهور انسان خردمند پدید آمده باشد! کهن‌ترین نقاشی‌های غاری منتسب به انسان خردمند را می‌توان در جزیره‌ی سولاوسی در اندونزی یافت، جایی که بسیاری از نقاشی‌های غار آن بیش از ۴۰ هزار سال قدمت دارند.

مواد و تکنیک‌ها

(چپ) دی اکسید منگنز. منبع: ویکی مدیا کامنز؛ (راست) لیمونیت. منبع: ویکی مدیا کامنز

همان‌گونه که انتظار می‌رود، رنگ‌دانه‌های مورد استفاده برای نقاشی به‌صورت طبیعی به‌دست می‌آمدند. این رنگ‌ها در آغاز عمدتاً قرمز و سیاه بودند، و رنگ‌های زرد و سفید بعدها به این طیف رنگی افزوده شدند.
زغال چوب و دی‌اکسید منگنز منبع اصلی رنگ‌دانه‌های سیاه بودند، در حالی که اکسیدهای آهن پایه‌ی رنگ‌دانه‌های قرمز را تشکیل می‌دادند. رنگ زرد از سنگ لیمونیت به‌دست می‌آمد، و رنگ‌دانه‌های سفید می‌توانستند از منابع گوناگونی مانند گچ پودر‌شده، خاک رس کائولین، کلسیت، صدف‌های سوخته یا گچ سفید پدید آیند.

برای استخراج رنگ‌ها، کار قابل‌توجهی انجام می‌شد. پاک‌سازی ناخالصی‌ها از رنگ‌دانه‌های ساییده‌شده نیازمند فرایندهایی مانند الک کردن و ته‌نشینی (لویگاسیون) بود، و منطقی است که فرض کنیم هنرمندان پیشاتاریخ قادر به کشف و به‌کارگیری چنین روش‌هایی بوده‌اند. به پودر حاصل، آب افزوده می‌شد؛ در این حالت، ناخالصی‌هایی مانند بلورهای کوارتز ته‌نشین می‌شدند، در حالی‌که ذرات بسیار ریز در سطح باقی می‌ماندند. سپس آب حاوی ذرات ریز جدا می‌شد و پس از تبخیر آب، پودری بسیار نرم و خالص بر جای می‌ماند.

این پودر رنگ‌دانه‌ی نرم، سپس با مواد چسباننده‌ی طبیعی مانند شیره‌ی گیاهان، چربی حیوانی، مغز استخوان، خون، ادرار یا آلبومین (سفیده‌ی تخم‌مرغ) ترکیب می‌شد. رنگ در هر ظرفی که در دسترس بود مخلوط می‌گردید. شواهد به‌دست‌آمده از آفریقای جنوبی نشان می‌دهد که هزاران سال پیش از صدف‌های آبالون برای این منظور استفاده می‌شده است.

«دومینیک کو، دانشجوی سال سوم باستان‌شناسی، در حال آزمودن به‌کارگیری رنگ‌دانه‌ی سیاه بر روی بازسازی تصویری از کرگدن متعلق به غار شووه در فرانسه است.»
منبع: The Conversation، ۴ ژانویه ۲۰۱۷

آماده‌سازی و دسترسی به برخی سطوح نیز می‌توانست چالشی بزرگ باشد. دیواره‌های غار پیش از اجرای نقاشی تمیز می‌شدند، و شواهدی از سوراخ‌های ایجادشده در دیوارها نشان می‌دهد که تیرهای چوبی در آن‌ها قرار داده می‌شد تا داربست‌هایی برای دسترسی به بخش‌های مرتفع یا دور از دسترس ساخته شود. بسیاری از این مکان‌ها نیز بدون وجود آتش در تاریکی مطلق فرو می‌رفتند، و هنرمندان ناچار بودند برای روشنایی کار خود از چراغ‌ها و مشعل‌ها استفاده کنند.

شیوه‌ی اجرای نقاشی نیز موضوعی جالب و چندوجهی بود، چرا که روش‌های گوناگونی برای آن به کار می‌رفت. در آغاز، رنگ‌دانه‌ها به شکل توده‌هایی فشرده ساخته می‌شدند و همانند گچ یا مداد شمعی به کار می‌رفتند. گاه نیز نقاشان با انگشتان یا کف دستان خود رنگ را روی دیواره‌ها می‌مالیدند و پخش می‌کردند.
در مراحل بعد، از ابزارهایی مانند شاخه‌های باریک درخت، خزه، و حتی پر پرندگان برای ترکیب و محو کردن رنگ‌ها استفاده شد. سرانجام، قلم‌مو اختراع شد و از موی انواع حیوانات برای ساخت آن بهره می‌گرفتند.

نکته‌ی ویژه در این میان، ابداع نخستین شکل‌های پاشش رنگ یا «اسپری دستی» بود. در این روش، رنگ از درون نی‌های توخالی یا استخوان‌های باریک دمیده می‌شد و پوششی ظریف از رنگ بر سطح ایجاد می‌کرد. هنرمندان حتی با دمیدن یا پاشیدن رنگ از دهان خود به‌صورت مکرر، مستقیماً طرح را بر بوم سنگی غارها خلق می‌کردند.

از سراسر وب

دلیل و معنا

غارنگاره در تانزومایتاک، واقع در پارک تاسیلی نَجِر در شهر جَنَت، الجزایر.
منبع: ویکی‌مدیا کامنز

باستان‌شناسی تنها تا حدی می‌تواند فرایندهای فکری و انگیزه‌هایی را که در خلق غارنگاره‌ها نقش داشته‌اند، تفسیر کند. گمانه‌زنی‌های آگاهانه درباره‌ی این‌که چرا انسان‌های پیش از تاریخ دیواره‌های غارهای خود را تزئین می‌کردند، شامل فرضیه‌ها و دیدگاه‌های گوناگونی است.

برای بسیاری از هنرمندان، هدف اصلی تنها این بود که اثری از خود بر جای بگذارند. محوطه‌های پارینه‌سنگی در سراسر جهان ویژگی‌های مشترک فراوانی دارند، و به‌ویژه، شابلون‌های دست ظاهراً روشی رایج برای هر کسی — حتی افرادی غیر از هنرمندان — بوده تا نشانی از خود بر دیواره‌ی غارها بگذارند. این آثار با قرار دادن دست بر دیواره و دمیدن رنگ بر روی آن ایجاد می‌شدند و تصویری از دست به‌صورت نگاتیو (منفی) باقی می‌گذاشتند.

در کنار این میل ساده به بر جای گذاشتن نشانه‌ای از خود، بسیاری از غارنگاره‌ها نشان می‌دهند که انگیزه‌ای ژرف‌تر در پس آفرینش آن‌ها نهفته بوده است. نمونه‌های متعددی وجود دارند که گویای مقاصدی معنوی یا شمن‌باورانه هستند. برخی از این تصاویر انسان‌هایی را در حالت خلسه نشان می‌دهند، و برخی دیگر افرادی را با سر حیوانات به تصویر می‌کشند، که از دید پژوهشگران می‌تواند بازتابی از آیین‌ها و باورهای شمنی باشد.

البته تفسیر غارنگاره‌ها همانند تفسیر هنر در روزگار ما، بر پایه‌ی حدس و برداشت انجام می‌شود، و نمی‌توان با قطعیت دانست هنرمندان در هنگام خلق آثار خود چه می‌اندیشیده‌اند یا دقیقاً چه چیزی را به تصویر می‌کشیده‌اند. غارنگاره‌ها موضوع برداشت‌ها و تفسیرهای گوناگونی از سوی متخصصان هستند، و بسیاری از آن‌ها نیز انتزاعی‌اند، که این امر درک دقیق معنا و مقصودشان را دشوارتر می‌سازد.

غارنگاره‌هایی در غار ماگورا، واقع در بلغارستان.
منبع: ویکی‌مدیا کامنز

حیوانات در غارنگاره‌ها جایگاهی برجسته دارند. این نمونه‌های هنری همچون پنجره‌ای به جهانی هستند که در زمان آفرینش آن‌ها وجود داشته است. در مناطق مختلف، مجموعه‌ای گسترده از جانوران بومی به تصویر کشیده شده‌اند — از کرگدن و گاو وحشی گرفته تا ماموت، گوزن، بیزون و خوک، و بسیاری گونه‌های دیگر. شکارچیانی چون شیر، گرگ و خرس نیز در این آثار دیده می‌شوند.

برخی مردم‌نگاران بر این باورند که بسیاری از این غارنگاره‌ها بیانگر نوعی از «جادوی شکار» بوده‌اند؛ آیینی شمن‌باورانه که در آن، نقاشی جانوران بر دیواره‌های غار همچون فراخواندن روح آنان تلقی می‌شده و به شکارچیان نیرویی معنوی برای موفقیت در شکار می‌بخشیده است.

با توجه به گرایش ذاتی انسان به برقراری ارتباط و روایتگری، بسیار محتمل است که غارنگاره‌ها همچون شیوه‌ای از داستان‌گویی تصویری عمل می‌کرده‌اند؛ چرا که این آثار، جانوران روزگار پیشاتاریخ و صحنه‌های شکار مرتبط با بقا در دوران پارینه‌سنگی را بازنمایی می‌کنند.

البته، کارکرد این هنر احتمالاً چندگانه بوده است. غارنگاره‌ها می‌توانستند ابزارهایی شمن‌باورانه باشند، یا وسایلی برای یاری در روایت داستان‌ها؛ شاید تجلی میل درونی انسان به آفرینش و بیان خلاقیت، یا حتی صرفاً «هنر برای هنر» — یعنی آفرینشی برای لذت و معنا در خود هنر.

نگارخانه‌ای جهانی

اثر دست از غار پتاکِر، واقع در جزیره‌ی سولاوسی در اندونزی.
منبع: ویکی‌مدیا کامنز

غارنگاره‌ها و هنر صخره‌ای را می‌توان در سراسر جهان یافت — از بیابان‌های استرالیا گرفته تا غارهای اروپا و آسیا، و نیز در آفریقا و قاره‌های آمریکا. هر جا که انسان پا گذاشت، نشانی از خود بر دیواره‌های پناهگاهش بر جای نهاد. در واقع، تنها قاره‌ای که تاکنون هیچ غارنگاره‌ای در آن کشف نشده، جنوبگان (آنتارکتیکا) است.

بی‌تردید یکی از مشهورترین مکان‌ها برای غارنگاره‌ها، غار لاسکو در جنوب‌غربی فرانسه است که گنجینه‌ای عظیم از هنر پیشاتاریخ را در خود جای داده است. دیواره‌های لاسکو میان حدود ۱۹ تا ۱۷ هزار سال پیش، در دوران پارینه‌سنگیِ پسین، با غارنگاره‌هایی تزیین شده‌اند. صدها تصویر و کنده‌نگاره در این غار وجود دارد، و بسیاری از آن‌ها نشانگر مهارت چشمگیر هنرمندان و درک عمیق آنان از پرسپکتیو، رنگ و سایه‌پردازی است.

جزیره‌ی سولاوسی در اندونزی نیز به سبب دیرینگی غارنگاره‌هایش شهرت دارد. چندین غار در این جزیره میزبان کهن‌ترین آثاری هستند که تاکنون از انسان خردمند (Homo sapiens) کشف شده‌اند. در غار لِئانگ تِدونگ‌نِه، تصویری از خوک پُرچین سولاوسی بر دیواره دیده می‌شود که قدمت آن دست‌کم ۴۵٬۵۰۰ سال برآورد شده است — کهن‌ترین تصویر شناخته‌شده از یک جانور در سراسر جهان.

غارنگاره‌هایی از بیزون‌ها بر سطوح برجسته در غار آلتامیرا.
منبع: iStock

غار آلتامیرا در اسپانیا، که اغلب از آن با عنوان «کلیسای سیستینِ هنر پارینه‌سنگی» یاد می‌شود، به‌سبب بازنمایی‌های شگفت‌انگیز و زیباشناسانه‌اش از جانوران بومی منطقه شهرتی جهانی یافته است. آنچه در میان غارنگاره‌های آلتامیرا به‌ویژه چشمگیر است، تصاویری از جانوران است که بر سطوح برجسته‌ی دیواره‌ها ترسیم شده‌اند و جلوه‌ای سه‌بعدی پدید آورده‌اند.

برخی از هنرهای صخره‌ای حتی می‌توانند داستان‌هایی از دگرگونی‌های اقلیمی را برای ما بازگو کنند. در شمال آفریقا، جایی که امروزه بیابان صحرای بزرگ آفریقا زندگی را به‌شدت دشوار ساخته است، آثاری یافت شده‌اند که تنوع گسترده‌ای از پوشش گیاهی و جانوران — از جمله اسب‌آبی! — را به تصویر می‌کشند. در نوبیا (در سودان امروزی) نیز آثاری دیده می‌شود که قایق‌هایی را در منطقه‌ای خشک و بی‌آب‌وعلف نشان می‌دهند؛ این آثار بیش از ۵٬۰۰۰ سال قدمت دارند و نشانگر دگرگونی نسبتاً تازه‌ای هستند، زمانی که صحرا از سرزمینی سرسبز و پرآب، به بیابانی خشک و غبارآلود با رودخانه‌های خشکیده و توان اندک در پشتیبانی از حیات انسانی بدل شد.

معنویت از آغاز تاریخ انسان، یکی از ارکان بنیادین اندیشه‌ی بشری بوده است. در رشته‌کوه دراکنزبرگ در آفریقای جنوبی، مکان‌های بسیاری وجود دارند که آیین‌های شمن‌باورانه و حالات دگرگونِ آگاهی را به تصویر می‌کشند. با این حال، مضامین شمن‌باورانه پدیده‌ای محلی یا محدود نیستند، بلکه بازتاب‌دهنده‌ی گرایشی جهانی و مشترک در تجربه‌ی انسان‌های دوران پارینه‌سنگی‌اند.

در هر جایی که انسان‌ها سکونت گزیدند، اثری از خود بر جای نهادند — آثاری با درون‌مایه‌هایی مشابه که نشانگر رشته‌ای مشترک از انسانیت در سراسر نوع بشر است

دریافت‌های آشکارشده

غارنگاره‌هایی از غرب استرالیا.
منبع: ویکی‌مدیا کامنز

غارنگاره‌ها اطلاعات شگفت‌انگیزی درباره‌ی زندگی در دوران پیشاتاریخ در اختیار ما می‌گذارند. آن‌ها به ما نشان می‌دهند چه جانورانی در آن زمان وجود داشته‌اند و کدام‌یک مورد شکار قرار می‌گرفتند. افزون بر این، غارنگاره‌ها می‌توانند چگونگی انجام شکار و ابزارهایی را که در این فرایند به کار می‌رفته‌اند، آشکار سازند.

مطالب پیشنهادی

منبع

thecollector.com



72 بازدید
لینک کوتاه: https://hamyarit.com/?p=70666

این مقاله را دوست داشتید؟

مقالاتی که «نباید» از دست بدهید!

دیدگاه‌ها و پرسش‌و‌پاسخ

اولین نظر را شما بدهید!

در بحث‌‌ پیرامون این مقاله شرکت کنید، سوالات شما توسط کارشناسان همیار آی‌تی پاسخ داده می‌شود...